شهامت چیست و چگونه در زندگی، فردی با جرات باشیم؟

[ad_1]

شهامت چیست؟

تاکنون چند بار از ترس قضاوت شدن تن به کاری داده‌اید که دوست نداشته‌اید؟ چند بار در عوض باقیمانده پول‌تان از یک فروشگاه آدامس و یا شکلاتی را گرفته‌اید که می‌دانستید امکان ندارد آن را بخورید؟ چندین بار در صف نانوایی دیگران جلوی شما پریده‌اند و شما برای جلوگیری از تنش از حق خود کوتاه آمده‌اید؟ آیا از صدای ضبط ماشین و یا پایین بودن شیشه ماشین رنجیده‌اید و با این حال نتوانسته‌اید که از راننده خواهش کنید که صدای ضبط را کم کند و یا اینکه شیشه را بالا بیاورد؟ تا حالا برخلاف میل باطنی‌تان به درخواست یک دوست آری گفته‌اید؟ چند بار برای «نه» گفتن در رودربایستی گیر کرده‌اید؟ اگر تجربه‌ هر کدام از مثال‌های ذکرشده را داشته‌اید لازم است که کمی بیشتر درمورد آموزش مهارت شهامت و ابراز وجود بدانید. در این مقاله ابتدا به دلایل و ریشه‌های داشتن یا نداشتن شهامت می‌پردازیم. در مرحله دوم به سراغ مزیت‌ها و معایب هر کدام از این‌ها می‌رویم و در آخر نیز یاد می‌گیریم که چگونه از حق خود دفاع کنیم و بدون داشتن ترس از دیگران خود را ابرازکنیم، پس با ما در ادامه این متن همراه باشید.

شهامت چیست؟ معنای شهامت به صورت ساده!

شهامت و یا ابراز وجود (Assertiveness) به معنی ابراز احساسات، باورها و مرزبندی‌هایمان به صورت قاطعانه و البته مودبانه است (1)؛ اینگونه که آنچه که واقعا هستیم و آنچه که می‌خواهیم را به نمایش بگذاریم و احساسات و خواسته‌ها و باورهای خود را برای کسب رضایت دیگران پنهان و یا سرکوب نکنیم. برای مثال تصورکنید که یک دوست از شما درخواست می‌کند که به او پول قرض‌دهید. شما با کمی فکر به این نتیجه می‌رسید که خودتان به آن پول نیازدارید و نمی‌توانید به درخواست او پاسخ مثبت دهید.

در چنین شرایطی شهامت داشتن به معنی عدم گیرافتادن در رودربایستی و گفتن یک «نه» قاطعانه و البته مودبانه است. یا به عنوان یک مثال دیگر تصورکنید که شما به یک فروشگاه می‌روید و فروشنده در عوض باقی‌مانده پول‌تان به شما آدامس و یا شکلاتی می‌دهد که شما می‌دانید امکان ندارد آن را بخورید.

در چنین شرایطی داشتن شهامت به معنی اعلام بی‌میلی و بی‌علاقگی‌تان به آن شکلات و درخواست برای باقی‌مانده پول‌تان است. در واقع وجه اشتراک هر دو مثال در این است که شما آنچه را که واقعا می‌خواهید، عملی می‌کنید و بخاطر دیگران پا روی محدودیت‌های خود نمی‌گذارید. درواقع یک فرد با شهامت خودش را زندگی‌می‌کند و برای جلب رضایت دیگران و یا ترس از قضاوت آن‌ها از حقوق خود کوتاه نمی‌آید، در عین حالی که به دیگران بی‌احترامی نیز نمی‌کند.

طیف شهامت به چه معناست؟

افراد را می‌توان از نظر میزان شهامت در نقاط مختلفی از یک طیف قرارداد. در سمت چپ این طیف افرادی قرار می‌گیرند که خجالتی و کمرو هستند و به خاطر منافع دیگران روی احساسات و خواسته‌های خود پا می‌گذارند. در سمت راست این طیف نیز می‌توان افرادی را قرارداد که برای گرفتن حقوق خود به خشونت و پرخاشگری روی می‌آورند و اینگونه حقوق دیگران را نیز پایمال می‌کنند.

تصورکنید که در صف نانوایی هستید و یک فرد با شکستن صف جلوی شما می‌ایستد‌. در این شرایط اگر شما ممکن است که جسارت کافی برای دفاع از حق خود را به خرج نداده‌اید‌. از طرف دیگر هم ممکن است که شما خیلی با پرخاشگری و با ضایع کردن حقوق انسانی آن شخص بخواهید حقوق خود را پس بگیرید، در این شرایط شما باید بدانید که پرخاشگری کردن درست مانند کوتاه آمدن از حق‌تان می‌تواند آسیب‌زا باشد.(2)

باید بدانیم که داشتن شهامت و ابراز وجود صرفا به معنی دفاع قاطعانه و البته محترمانه از حقوق و خواسته‌های خود است. در واقع یک فرد با شهامت سالم در وسط طیف شهامت قرارمی‌گیرد. چنین فردی نه به کسی اجازه می‌دهد که مرزبندی‌هایش را زیر پا بگذارد و از طرف مقابل نیز خود او مرزبندی‌های دیگران را زیر پا نمی‌گذارد.

 

 

ریشه‌های نداشتن شهامت؛ چرا شهامت نداریم؟

 

دلایل نداشتن شهامت

دلایل نداشتن شهامت را باید در سبک‌های تربیتی والدین و باورهای غالب جامعه جست. در فرهنگ ما همواره به منافع دیگران اشاره شده و کمتر برحقوق فردی افراد تاکید شده است. در واقع در فرهنگ ما ابراز وجود و تلاش برای گرفتن حقوق فردی معادل خودخواهی دانسته می‌شود و مدام افراد به گذشت و افتادگی توصیه می‌شوند.

بدون شک زندگی در چنین فرهنگی افراد را به سمت بی‌شهامتی و عدم توجه به نیازها و خواسته‌هایشان سوق می‌دهد. از طرف دیگر نیز زندگی‌ با والدینی که به فردیت ما توجه نداشته‌اند و مدام خواسته‌ها و نیازهای ما را انکار می‌کردند نیز زمینه ساز ترس ما از ابراز خواسته‌ها و احساسات‌مان است. ما از ابراز وجودمان می‌ترسیم چرا که از قضاوت‌شدن می‌ترسیم. در واقع ما از آنجایی که از طرد‌شدن از سمت دیگران می‌ترسیم به تلاش برای راضی نگه‌داشتن آن‌ها بر می‌آییم. البته از نقش عوامل ژنتیک درمورد خجولی افراد(3) نیز نباید غافل شد.

حال که به درک بهتری از موضوع شهامت رسیده‌ایم لازم است که ارتباط شهامت و چند رفتار خاص را کمی دقیق‌تر بررسی کنیم.

1. رابطه شهامت با خجالت

خجالتی بودن به معنای ترس از ارزیابی منفی دیگران است(4) یک فرد خجالتی ممکن است از ترس قضاوت منفی دیگران نیازها و خواسته‌ها و یا توانایی‌های خود را بیان نکند. چنین فردی در زندگی فرصت‌های بی‌شماری را از دست می‌دهد چرا که معمولا از ابراز خود طفره می‌رود و توانایی‌ها و خواسته‌های خود را پنهان می‌کند.

برای مثال کارمند شرکتی را تصورکنید که توانایی‌های زیادی دارد اما با این حال به دلیل خجالتی بودن آن توانایی‌ها را ابراز نمی‌کند. چنین فردی بدون شک فرصت‌های زیادی برای کسب درآمد بیشتر را از دست می‌دهد چرا که کارفرمای او از گنجینه درونی‌اش با خبر نیست.

2. تاثیر عزت نفس بر شهامت

عزت‌نفس به معنی ارزشمند بودن و یا دوست‌داشتنی دانستن خود است(5) فردی که عزت نفس بالایی دارد می‌داند که او همانگونه که هست دوست‌داشتنی و ارزشمند است و نیازی به سرکوب خواسته‌ها و احساساتش برای کسب رضایت دیگران نمی‌بیند. چنین فردی از حقوق فردی خود دفاع می‌کند چرا که نیازی به پنهان کردن و سرکوب‌کردن خود نمی‌بیند.

3. شهامت و اعتماد به نفس

فرد هر چه که در رابطه با دیگران بیشتر به احساسات و خواسته‌های خود اهمیت دهد بر احساس ارزشمندی درونی‌اش افزوده می‌شود و بیشتر خود را باورمی‌کند. چرا که چنین شخصی می‌بیند در رابطه با دیگران بدون اینکه حقی از آن‌ها ضایع کند خواسته‌ها و مرزبندی‌های خود را اعلام می‌کند و اجازه نمی‌دهد که مرزهای شخصی‌اش درهم شکسته شوند‌. در واقع ما باید بدانیم که میان عزت‌نفس و اعتماد به نفس و شهامت رابطه‌ای چندسویه برقرار است.

4. شهامت و رو‌دربایستی

در فرهنگ پر از تعارف ما ایرانیان این خیلی طبیعی است که ما مدام در رودربایستی قراربگیریم. با این حال ما باید بدانیم که ابراز وجود و توجه به احساسات و باورهای خود اصلا به معنی ظلم و بی‌احترامی به دیگری نیست و ما صرفا به مرزبندی‌های شخصی خود احترام گذاشته‌ایم.

5. شهامت نه گفتن و نه شنیدن

خیلی اوقات «آری» گفتن به دیگران به معنی یک «نه» بزرگ به خودمان است. ما نباید فراموش کنیم که در مجموع احساسات و نیازهای خودمان باید در اولویت زندگی‌مان قرار داشته باشند. عکس این موضوع نیز صادق است و بعضی اوقات ما ترس از نه شنیدن داریم که در این صورت ما نباید فراموش کنیم که نیازها و خواسته‌های دیگران نیز باید در اولویت زندگی خودشان قرار داشته باشد و آن‌ها حق دارند که به ما «نه» بگویند و یا درخواست ما را رد کنند.

6. شهامت و انتقاد‌‌پذیری

همان‌طور که در مورد قبل ذکرکردیم ما نباید فراموش کنیم که همانطور که نیازهای ما باید در اولویت زندگی‌مان قرارگیرند دیگران نیز حق دارند که نیازها و خواسته‌هایشان را برای خود در اولویت قرار دهند. پس ما باید تاب و تحمل انتقادات آن‌ها را به خودمان داشته باشیم.

همانگونه که ما حق داریم برای خواسته‌هایمان بجنگیم دیگران نیز حق دارند که در رابطه با ما در جهت ابراز نیازها و احساسات خود تلاش کنند و ممکن است در جایی احساس کنند که ما از مرزهای‌شان گذر کرده‌ایم و لازم بدانند که ما رو مورد انتقاد قراردهند. در هر حال ما نباید فراموش کنیم که انتقاد پذیری نیز به میزان زیادی شهامت و واقع‌بینی نیازمند است.

7. شهامت، گرفتن حق و ارتباطات قوی

در پژوهش‌های زیادی به ارتباط میان شهامت و مهارت‌های ارتباطاتی قوی اشاره شده است‌. در واقع قاطعیت ما در ابراز نیازها و احساسات و توانایی‌ها باعث ایجاد حدومرزهای مشخص در رابطه می‌شود و از ایجاد توقعات و یا سوءتفاهم‌های مختلف جلوگیری می‌کند. در واقع یک رابطه ایده‌آل رابطه‌ای است که دو طرف خیلی با یکدیگر شفاف هستند و از حقوق خود دفاع می‌کنند.

مزایای داشتن شهامت؛ چرا باید شهامت داشته باشیم؟

 

مزایای داشتن شهامت

داشتن شهامت و ابراز وجود در زندگی سبب ایجاد تغییرات مثبت و مفیدی می‌شود که در ادامه به معرفی چند مورد از آن‌ها می‌پردازیم.

1. کاهش اضطراب و استرس می‌شود

یکی از مهمترین مزایای ابراز وجود این است که اینگونه شما احساسات و افکار خود را سرکوب نمی‌کنید. در واقع توجه و اعتبار دادن به احساسات یکی از مهم‌ترین قدم‌ها در مدیریت عواطف می‌باشد. مهارت شهامت به شما کمک می‌کند به احساسات خود توجه کنید و آن‌ها را به شکل سالم بیان کنید.(6)

2. بهبود تصویر شما از خودتان و افزایش عزت‌نفس و اعتمادبه‌نفس‌

تن‌دادن به خواسته‌های دیگران و بی توجهی به نیازهای خود باعث ایجاد یک تنفر درونی نسبت به خودمان می‌شود‌. در واقع ما هر بار که خود را سانسور می‌کنیم ابعاد بیشتری از خودمان را انکار می‌کنیم و این باعث ایجاد یک تنفر و خشم درونی نسبت به خودمان می‌شود. در طرف مقابل ابراز وجود باعث افزایش اعتماد به نفس ما و احساس خوب ما نسبت به خودمان می‌شود. به میزانی که بیشتر خود را زندگی کنیم به خود نزدیک‌تر می‌شویم و بیشتر می‌توانیم خود را بپذیریم. اینگونه ما روز به روز خود را ارزشمندتر و دوست‌داشتنی‌تر هم ارزیابی می‌کنیم و بر عزت‌نفس ما نیز افزوده می‌شود. (7)

3. کاهش تنش در روابط و افزایش کیفیت 

هر چه که در یک رابطه ما حد و مرزهای مشخص‌تری داشته باشیم احتمال پیش آمدن تنش هم کمتر می‌شود. در واقع زمانی که ما نسبت به یکدیگر کاملا شفاف باشیم احتمال پیش آمدن سوءتفاهم‌ها کمتر می‌شود. از طرف دیگر ابراز وجود باعث جلوگیری از ایجاد توقعات بی‌جا می‌شود و بصورت کلی به شما کمک می‌کند روابط با کیفیت‌تری داشته باشید.

4. افزایش مهارت‌های مدیریت و رهبری 

ما به عنوان یک رهبر و یا مدیر نیاز داریم که خواسته‌ها و نیازها و توقعات خود را خیلی شفاف با همکاران و کارمندان خود در میان بگذاریم. در پژوهش‌های زیادی (8) شهامت و ابراز وجود به عنوان یکی از مهارت‌های مهم در رهبری معرفی شده و دیده شده که به میزانی که افراد شهامت بیشتری داشته باشند، در رهبری گروه نیز موفق‌ترند.

معایب داشتن شهامت

همانطور که در ابتدا گفتیم داشتن شهامت و ابراز وجود مهارتی کاملا سالم است. با این حال ممکن است دیگران این نوع رفتار را خودخواهی و یا بی‌احترامی تلقی کنند. برای مثال در پژوهشی (9) دیده شده که دیگران افراد با شهامت را کمتر دوست‌داشتنی ارزیابی می‌کنند.

با این حال ما نباید فراموش کنیم که تلاش برای گرفتن حقوق فردی اصلا به معنای خودخواهی نیست. از طرف دیگر هم باید به خاطر داشته باشیم که قرار نیست ما برای کسب توجه و محبت دیگران مرزهای شخصی خود را زیر پا نهیم.

چگونه به یک فرد با شهامت تبدیل شویم؟

 

چطور میتوانیم با جرات باشیم

حال که جوانب مختلف موضوع شهامت را بررسی کرده‌ایم وقت آن رسیده که به سراغ چند راهکار مختلف برای افزایش ابراز وجود صحبت کنیم.

1. خود را بیشتر بشناسید

برای ابراز وجود، در ابتدا لازم است که ما خود را بشناسیم. در واقع اگر ما خود را نشناسیم، نمی‌دانیم که باید چه چیزی را ابراز کنیم. پس در وهله اول ما باید سعی کنیم با استفاده از خدمات درمانی مختلف و یا خواندن کتاب‌های مختلف شناخت‌مان از خود را عمیق‌تر و وسیع‌تر کنیم.

2. احساساتی که اجازه ابراز وجود به شما نمی‌دهند را بشناسید

موقعیت‌هایی که در آن نمی‌توانید نه بگویید را مشخص کنید. سپس به دنبال احساساتی بگردید که جلوی نه گفتن شما را می‌گیرند‌. در مرحله بعد به سراغ باورهایی بروید که در پشت آن احساسات وجود دارد. سپس خطاها و اشتباهاتی که در آن الگوهای فکری نهفته است را پیدا کنید. برای مثال تصورکنید که در یک تاکسی نشسته‌اید و صدای ضبط شما را آزارمی‌دهد. مردد و دو‌دل هستید و با خود کلنجار می‌روید که از راننده درخواست کنید صدای ضبط را کم کند. در چنین شرایطی از خود بپرسید که دقیقا چه احساساتی هستند که جلوی درخواست شما را می‌گیرند‌؟

تصورکنید که ترس از نه شنیدن و طرد شدن است که به شما اجازه ابراز خواسته‌تان را نمی‌دهد. در مرحله بعد به سراغ باورهایی بروید که آن احساس ترس را در شما ایجاد کرده‌اند.

برای مثال ممکن است شما این باور را داشته باشید که؛ «همه همیشه باید به من بله بگویند» و یا اینکه؛ «اگر دیگران درخواست من را رد کند در واقع به من بی احترامی کرده‌اند» اگر شما به صورت منطقی این باورها را زیر ذره‌بین قراردهید یه این نتیجه می‌رسید که دیگران حق دارند که درخواست شما را رد کنند و با این حال این که دیگران درخواست شما را رد می‌کنند اصلا به این معنی نیست که آن‌ها شما را خوار و حقیر می‌شمرند. در واقع ما باید موقعیت‌هایی که ابراز وجود در آن سخت است را به همراه احساسات و باورهای وابسته به آن مورد بررسی قراردهیم و در تله خطاهای شناختی مغز خود نیفتیم.

3. بدانید که قضاوت دیگران نمی‌تواند از ارزشمندی شما کم کند

اگر ما عمیقاً به رابطه‌مان فکر کنیم می‌بینیم که حرف و نظر دیگران نه میتواند از ارزشمندی ما کم کند و نه میتواند به ارزشمندی ما اضافه کند. در واقع درست است که عوامل بیرونی می‌توانند روی احساس ارزشمندی ما تاثیر بگذارند ولی ما نباید فراموش کنیم که ما احساسات‌مان نیستیم.  در واقع درست است که بازخوردهای دیگران چه مثبت و چه منفی می‌توانند احساسات خاصی را در ما ایجاد کنند ولی با این حال بازخورد دیگران صرفا یک عامل بیرونی است و نمی‌تواند به ما چیزی کم یا اضافه کند.

در واقع هر بار که دیدید برای کسب رضایت دیگران از حقوق خود کوتاه می‌آیید به خود یادآوری کنید که نظر دیگران واقعا نمی‌تواند در زندگی شما تعیین کننده باشد و نظرات آن‌ها ارزش اینکه شما از حقوق خود بگذرید را ندارند. برای مثال تصور که به فروشگاه می‌روید و فروشنده در عوض باقی‌مانده پولتان به شما یک آدامس می‌دهد. شما ممکن است علی‌رغم علاقه‌ نداشتن به آن آدامس از ترس اینکه فروشنده به شما برچسب «خسیس» و یا «سخت‌گیر» را بزند، آن آدامس را به در عوض باقی‌مانده پول‌تان تحویل بگیرد. در چنین شرایطی شما باید به خود گوشزد کنید که واقعاً اینکه یک فرد شما را خسیس می‌پندارد باعث تبدیل شدن شما به یک فرد خسیس نمی‌شود. این نکته در عین سادگی می‌تواند بسیار کاربردی باشد.

سخن پایانی

در این مقاله ما شهامت و ابراز وجود را بصورت کامل و مفصل مورد بررسی قراردادیم. شهامت عبارت است از ابراز قاطعانه و البته محترمانه نیازها، احساسات، باورها و توانایی‌ها. متاسفانه به دلیل باورهای فرهنگی غالب در جامعه ما کمتر کسی این مهارت را داراست و این ما را ملزوم به آموزش در این زمینه می‌کند. شهامت می‌تواند مزایای زیادی از جمله افزایش عزت‌نفس و اعتماد به نفس و کاهش استرس را برای ما به همراه داشته باشد. از سمت دیگر داشتن شهامت باعث فرصت‌های بیشتری را برای ما فراهم می‌کند. مهارت شهامت به سادگی به دست نمی‌آید و ما نیازمند تمرین و تکرار و اصلاح‌ الگوهای فکری بسیاری برای کسب مهارت شهامت و ابراز وجود می‌باشیم.

اکنون شما در کامنت بگویید که نداشتن شهامت در کدام یک از موارد بالا باعث شده که نسبت به خودتان احساس خوبی نداشته باشید و آیا مطالب این مقاله سبب شد که از امروز تصمیم بگیرید مهارت  شهامت را در زندگی خود تقویت کنید؟

 

منابع:

  1. compass.onlinelibrary.wiley
  2. apa.org
  3. verywellmind
  4. healthline
  5. liveyourtruestory
  6. sciencedirect

 

چگونه شهامت را عملی، واقعی و همیشگی یاد بگیریم؟

در دوره فوق العاده و ارزشمند شهامت یاد می گیرید که چطور به یک فرد با شهامت تبدیل شوید و دیگر کسی حقتان را نخورد.

روی تصویر زیر کلیک کنید:

چطور یک فرد با شهامت باشیم؟

[ad_2]

منبع: www.bishtarazyek.com

پیام بگذارید