;

اسب سیاه؛ کتابی که نگاه ما به موفقیت را دگرگون می‌کند!

اسب سیاه؛ کتابی که نگاه ما به موفقیت را دگرگون می‌کند!

با یک جست‌وجوی ساده در اینترنت می‌توان صدها و هزاران کتاب در زمینه موفقیت پیدا کرد. کتاب‌هایی که معمولاً از یک سیستم و الگوی خاص برای رساندن ما به موفقیت پیروی می‌کنند. کتاب «اسب سیاه» اما کتابی است که قواعد بازی را به‌طورکلی به هم میزند.

این کتاب شورشی است علیه تمام آن مطالبی که تاکنون راجع به موفقیت خوانده‌ایم. اسب سیاه بسیاری از کلیشه‌های ذهنی ما راجع به موفقیت را به چالش می‌کشد و نگاهی به شدت متفاوت، جدید و پویا به موفقیت می‌اندازد.

این کتاب توسط تاد رز و اوگی اوگس در سال ۲۰۱۸ و بر پایه تحقیقاتی در دانشگاه هاروارد نوشته شده است. تجربه من از خواندن این کتاب، یک تجربه لذت‌بخش و هیجان‌انگیز بود و نگاه من نسبت به موضوعات مختلفی مانند آموزش و موفقیت را به شدت تغییر داد.

در این مقاله قصد دارم چکیده‌ای از این کتاب را ارائه دهم. پیشنهاد می‌کنم که تا انتهای این مقاله با ما همراه باشید. شک ندارم که شما نیز مانند من شیفته این کتاب خواندنی خواهید شد.

 

تاریخچه اسب سیاه؛ اسب‌های سیاه چه کسانی هستند؟

 

تاریخچه اسب سیاه؛ اسب‌های سیاه چه کسانی هستند؟

عبارت «اسب سیاه» نخستین بار در سال ۱۸۳۱ و پس از انتشار کتابی به نام «دوک جوان» وارد فرهنگ عمومی شد. در جایی از این کتاب، قهرمان داستان در یک مسابقه اسب‌سواری تصمیم می‌گیرد که بر روی اسبی شرط‌بندی کند که هیچ‌کس انتظار برنده شدنش را نداشت.

هیچ‌کس گمان نمی‌کرد که آن اسب بتواند در مسابقه پیروز شود و هیچ‌کس انتظار موفقیت آن را نداشت.

بااین‌حال آن اسب در مسابقه از همه جلو میزند و باعث باخت قهرمان می‌شود. از آنجا به بعد این اسب‌ها، «اسب سیاه» نامیده شدند چرا که هیچ‌کس انتظار پیروزی‌اش را نداشت. در واقع منظور از اسب سیاه قهرمان و برنده‌ای است که هیچ‌یک از شرایط برد را نداشته ولی در روندی شگفت راه خودش را تا جایگاه اول بریده و رفته و همه را مبهوت گذاشته است.

 

چه چیزی اسب‌های سیاه را از دیگران متفاوت می‌کند؟

احتمالاً در ذهن خود بپرسید که اسب‌های سیاه چه چیزی دارند که دیگران ندارند؟ چه چیزی باعث می‌شود که یک فرد تبدیل به اسب سیاه شود و یک فرد نه؟ نویسندگان این کتاب نیز به‌شدت با این سبک سؤالات روبرو بوده‌اند. به همین دلیل به مصاحبه با اسب‌های سیاه زیادی پرداخته‌اند و آنان را به دقت مطالعه کرده‌اند.

 آنان توانستند یک عنصر مهم مشترک را در میان اسب‌های سیاه پیدا کنند و آن هم این بود که این افراد همگی کامیابی (Fulfilment) را در اولویت خود داشتند. در واقع برخلاف عمده جامعه که منتظرند اول موفق شوند و سپس خوشبخت و کامیاب، اسب‌های سیاه موفقیت (Success) را در گرو خوشبختی و کامیابی (Fulfilment) می‌بینند.

افراد عادی:

موفقیت ◀ کامیابی

اسب‌های سیاه:

کامیابی ◀ موفقیت

حال که شناخت خوبی از اسب‌های سیاه پیدا کرده‌ایم می‌توانیم به سراغ سایر مفاهیم مطرح شده در کتاب برویم. در انتها باز به اسب‌های سیاه برمی‌گردم و چهار عنصر ذهنی که به موفقیت آنان کمک می‌کنند را یک‌به‌یک شرح می‌دهم.

 

عصر استانداردسازی

تاد رز در تمام کتاب از مفهوم مهمی به نام استانداردسازی سخن می‌گوید. او قرن بیستم را قرن استانداردسازی معرفی می‌کند و می‌گوید که ابتدا محیط‌های کاری، سپس محیط‌های آموزشی و در انتها شغل‌های ما استانداردسازی شدند. در واقع او باور دارد که یک سری اصول و قواعد کلی تحت عنوان قواعد استاندارد بر زندگی همه ما حاکم شدند.

قواعدی که کمترین توجهی به فردیت ما نداشتند و صرفاً سعی می‌کردند ما را در لابه‌لای معیارهای خود جا دهند. یک نمونه مهم از این استانداردسازی را می‌توان در آزمون‌های هوش و همچنین آزمون‌های ورودی به دانشگاه دید.

نویسندگان کتاب در ادامه توضیح می‌دهند که موضوع موفقیت نیز اصلاً از این استانداردسازی در امان نبوده و یک راه و فرمول استاندارد موفقیت نیز به ما ارائه شده است. این فرمول از این قرار است: «مقصد را بدان، سخت کار کن و در مسیر بمان» با کمی تأمل در فرمول استاندارد نقش یک عنصر را می‌توان به شدت خالی دید و آن عنصر چیزی نیست جز «فردیت» ما.

 

عصر شخصی‌سازی

 

امروزه باید از سؤال «بهترین راه برای موفقیت چیست» گذر کنیم و به سؤال «بهترین راه شما برای رسیدن به موفقیت چیست» برسیم

تاد رز قرن بیست‌ویک را برخلاف قرن بیستم قرن شخصی‌سازی معرفی می‌کند. او توضیح می‌دهد که در این قرن حتی گوگل و نت‌فلیکس و آمازون نیز خود را بر حسب نیازهای فردی تک‌تک ما تنظیم کرده‌اند. در واقع می‌توانیم ببینیم که امروزه همه‌چیز طبق ذائقه ما تنظیم می‌شود؛ اما آیا این شخصی‌سازی به سیستم آموزشی ما هم وارد شده؟ آیا این شخصی‌سازی به سبک زندگی ما وارد شده؟ آیا این شخصی‌سازی در مسیر ما به سوی موفقیت وارد شده؟

پاسخ نویسندگان کتاب به همه این سؤالات منفی است. آنان باور دارند که ما همچنان راه درازی را تا تنظیم سیستم آموزش و پرورش بر اساس فردیت افراد در پیش داریم و باید برای آن به‌شدت تلاش کرد. در واقع امروزه باید از سؤال «بهترین راه برای موفقیت چیست» گذر کنیم و به سؤال «بهترین راه شما برای رسیدن به موفقیت چیست» برسیم. چرا که طبق تعریف، موفقیت ما در گرو کامیابی ما است و کامیابی ما نیز در گرو توجه به فردیتمان.

 اسب‌های سیاه با توجه به فردیتشان و با تکیه بر چهار عنصر ذهنی به سوی موفقیت حرکت می‌کنند. برای تبدیل شدن به یک اسب سیاه ضروری است که این چهار عنصر را بشناسیم. در ادامه این چهار عنصر را با یکدیگر مرور می‌کنیم.

 

۴ عنصر ذهنی اسب‌های سیاه که باید بشناسیم!

در اینجا قرار است باهم ۴ عنصر اصلی اسب های سیاه را مرور کنیم:

خرده انگیزه‌هایتان را بشناسید

انگیزه‌ها عوامل اصلی حرکت ما به شمار می‌آیند؛ اما یک تفاوت جدی میان اسب‌های سیاه و دیگران این است که آنان خرده‌انگیزه‌های خود را پیدا می‌کنند و عامل حرکت آنان صرفاً یکسری انگیزه همگانی مانند پول و رقابت و مشارکت نیستند. این انگیزه‌ها در جای خود بسیار مهم‌اند اما آنچه که اسب‌های سیاه را از دیگران متفاوت می‌کند این است که آن‌ها خرده انگیزه‌هایشان را بیرون می‌کشند و سپس با توجه به آنان دست به انتخاب می‌زنند.

خرده‌انگیزه‌های ما در واقع ترکیبی از احساسات ماندگار و قدرتمند ما هستند که عمیقاً در ناخودآگاه ما تنیده شده‌اند و شامل اولویت‌های ظریف، خواست‌های راستین و دل‌مشغولی‌های خصوصی ما هستند.

 

انتخاب‌هایتان را بشناسید

انتخاب مسئله‌ای است که فردیت ما را به‌طور کامل وارد بازی می‌کند. تاد رز توضیح می‌دهد که زمانی که پای انتخاب‌های ساده مانند خرید نوشابه یا خرید از آمازون به میان می‌آید ما با بی‌شمار انتخاب روبروییم. ولی وقتی پای انتخاب‌های شخصی در مسیر شغل و تحصیل و مسیر زندگی به میان می‌آید انتخاب‌های بسیار محدودی داریم.

نکته جالب توجه این است که این انتخاب‌ها عمدتاً توسط سیستم استاندارد‌ برای ما تعیین شده‌اند و ما انتخاب نمی‌کنیم بلکه از میان گزینه‌هایی که سیستم برایمان مشخص کرده، گزینش می‌کنیم. انتخاب عملی فعال است اما گزینش یک عمل غیر‌فعال.

 

استراتژی‌هایتان را بشناسید

افراد مدام این سؤال را از یکدیگر می‌پرسند که بهترین راهکار برای موفقیت چیست؟

فرمول استاندارد‌ موفقیت نیز جواب‌هایی کلی و از پیش تعیین شده برای همه ما دارد؛ اما اسب‌های سیاه به خوبی این واقعیت را دریافته‌اند که هیچ بهترین راهکاری وجود ندارد و راهکار هر فرد فقط نزد خود او است و خودش باید آن را پیدا کند. به همین دلیل با «آزمون‌وخطا» به دنبال استراتژی‌هایشان می‌گردند و سعی می‌کنند که در زمینه‌های مختلف و با توجه به نقاط قوتشان در هر زمینه‌ استراتژی‌های سازگار با آن نقاط قوت را دریابند.

 

مقصد را فراموش کنید

 

در فرمول استاندارد موفقیت، اولین عنصر «دانستن و مشخص کردن مقصد» بود. در طرز فکر اسب سیاه آخرین عنصر، «بی‌اعتنایی به مقصد» است.

در فرمول استاندارد موفقیت، اولین عنصر «دانستن و مشخص کردن مقصد» بود (فرمول استاندارد: مقصد را بدان، سخت کار کن، در مسیر بمان)

در طرز فکر اسب سیاه آخرین عنصر، «بی‌اعتنایی به مقصد» است. اسب‌های سیاه به‌خوبی دریافته‌اند که تغییر اجتناب‌ناپذیر است و جهان درون و بیرون آنان در طی زمان به‌شدت تغییر می‌کند. به همین خاطر اصلاً و ابداً نمی‌توان آینده را پیش‌بینی کرد. در نتیجه اسب‌های سیاه به‌جای تمرکز بر مقصد بر اهداف و وظایف کوتاه‌مدت خود تکیه می‌کنند.

احتمالاً بارها از شما پرسیده شده که: «بزرگ شدی میخوای چیکاره بشی؟» تاد رز این سؤال را ناشی از عدم درک ما از اجتناب‌ناپذیریِ تغییر (Inevitability of change) می‌داند.

 

۲۱ نکته مهم و جذاب از کتاب “اسب سیاه”:

۱. در جستجوی کامیابی باشید، نه فقط موفقیت:

  • موفقیت را در گرو کامیابی و رضایت درونی خودتان جستجو کنید.
  • به جای دنبال کردن معیارهای بیرونی، به دنبال علایق و ارزش‌های درونی خودتان باشید.

۲. قواعد بازی را به هم بزنید:

  • از دنبال کردن فرمول‌های کلی و تکراری برای موفقیت خودداری کنید.
  • به دنبال مسیر منحصر به فرد خودتان باشید و از خلاقیت و نوآوری خودتان استفاده کنید.

۳. به فردیت خودتان توجه کنید:

  • علایق، استعدادها و توانایی‌های منحصر به فرد خودتان را بشناسید.
  • مسیر شغلی و تحصیلی خودتان را بر اساس فردیت خودتان انتخاب کنید.

۴. از استانداردسازی دوری کنید:

  • به دام سیستم‌های استاندارد و قالب‌های کلی نیفتید.
  • از تنوع و گوناگونی استقبال کنید و خودتان را در چارچوب‌های محدود قرار ندهید.

۵. به عصر شخصی‌سازی قدم بگذارید:

  • از ابزارها و روش‌های شخصی‌سازی برای رسیدن به اهدافتان استفاده کنید.
  • از سیستم‌های آموزشی و شغلی که به فردیت شما اهمیت می‌دهند، حمایت کنید.

۶. انگیزه‌هایتان را بشناسید:

  • به دنبال انگیزه‌های واقعی و عمیق خودتان باشید.
  • از انگیزه‌های سطحی و زودگذر دوری کنید.

۷. انتخاب‌های آگاهانه داشته باشید:

  • به جای گزینش از میان گزینه‌های محدود، خودتان برای خودتان انتخاب کنید.
  • مسئولیت انتخاب‌هایتان را بر عهده بگیرید و از آنها درس بگیرید.

۸. استراتژی‌هایتان را بسازید:

  • از روش‌های آزمون و خطا برای پیدا کردن بهترین استراتژی‌ها برای خودتان استفاده کنید.
  • از نقاط قوت خودتان در مسیر رسیدن به اهدافتان استفاده کنید.

۹. به جای مقصد، بر وظایف تمرکز کنید:

  • به جای تمرکز بر یک مقصد نهایی، بر وظایف و اهداف کوتاه‌مدت تمرکز کنید.
  • از انعطاف‌پذیری و سازگاری در برابر تغییرات استقبال کنید.

۱۰. از شکست نترسید:

  • شکست را فرصتی برای یادگیری و رشد خودتان بدانید.
  • از اشتباهات خودتان درس بگیرید و دوباره تلاش کنید.

۱۱. به دنبال شادی و رضایت درونی باشید:

  • موفقیت واقعی را در شادی و رضایت درونی خودتان جستجو کنید.
  • به دنبال تعادل بین کار و زندگی خودتان باشید.

۱۲. به دیگران کمک کنید:

  • از تجربیات و دانش خودتان برای کمک به دیگران استفاده کنید.
  • با دیگران تعامل و همکاری داشته باشید و از آنها یاد بگیرید.

۱۳. به یادگیری ادامه دهید:

  • هیچ‌گاه از یادگیری و رشد خودتان دست نکشید.
  • از کنجکاوی و خلاقیت خودتان برای اکتشاف و نوآوری استفاده کنید.

۱۴. خوشبین باشید:

  • به توانایی‌های خودتان ایمان داشته باشید و به آینده امیدوار باشید.
  • از چالش‌ها استقبال کنید و از آنها به عنوان فرصتی برای رشد خودتان استفاده کنید.

۱۵. به ندای درونی خودتان گوش کنید:

  • به علایق و ارزش‌های درونی خودتان توجه کنید.
  • از ندای درونی خودتان پیروی کنید و به خودتان اعتماد داشته باشید.

۱۶. از منطقه امن خودتان خارج شوید:

  • خودتان را به چالش بکشید و از تجربه‌های جدید استقبال کنید.
  • از ریسک کردن نترسید و از فرصت‌های جدید استفاده کنید.

۱۷. شجاعت داشته باشید:

  • برای رسیدن به اهدافتان شجاع باشید و از موانع عبور کنید.
  • از سختی‌ها نترسید و به تلاش خودتان ادامه دهید.

۱۸. به دنبال شور و اشتیاق خودتان باشید:

  • کاری را انجام دهید که به آن علاقه دارید و از آن لذت می‌برید.
  • از شور و اشتیاق خودتان برای رسیدن به اهدافتان استفاده کنید.

۱۹. صبور باشید:

  • به یاد داشته باشید که موفقیت یک شبه به دست نمی‌آید.
  • صبور باشید و به تلاش خودتان ادامه دهید.

۲۰. قدردان باشید:

  • از داشته‌های خودتان قدردانی کنید و به خاطر آنها شکرگزار باشید.
  • از فرصت‌هایی که در زندگی شما وجود دارد، استفاده کنید و آنها را قدر بدانید.

۲۱. به دیگران الهام ببخشید:

  • از تجربیات و دانش خودتان برای الهام بخشیدن به دیگران استفاده کنید.
  • به دیگران نشان دهید که آنها هم می‌توانند به موفقیت برسند.

کتاب “اسب سیاه” پر از نکات و ایده‌های ارزشمند برای رسیدن به موفقیت واقعی است. با مطالعه این کتاب می‌توانید به درک عمیق‌تری از خودتان و مسیر موفقیتتان برسید.

جمع‌بندی و سخن پایانی

به‌صورت کلی می‌توان گفت که «اسب سیاه» کتابی با رویکردی جدید و متفاوت نسبت به موفقیت است. برخلاف سایر کتاب‌ها که دستورالعمل‌هایی کلی برای موفقیت ارائه می‌دهند، نویسندگان اسب سیاه، رویکردی فرد محور نسبت به موفقیت دارند و باور دارند که فقط از طریق توجه به فردیت است که می‌توان طعم موفقیت واقعی را چشید. کتاب «اسب سیاه» موفقیت را زیستن در یک زندگی سرشار از کامیابی تعریف می‌کند و رسیدن به کامیابی را لازمه موفقیت می‌داند و نه نتیجه آن. به همین دلیل به ما پیشنهاد می‌دهد به‌جای هل دادن افراد به سمت موفقیت، آن‌ها را به سمت کامیابی و اقناع درونی خود هل دهیم.

حرکت به سوی کامیابی نیازمند برهم ‌زدن قواعد استاندارد، نادیده گرفتن فرمول‌های استانداردِ موفقیت و پیدا کردن راه‌های شخصی خودمان است. بدون شک شخصی‌سازی مسیر موفقیت کار ساده‌ای نیست و ما را با ابهام‌ها و سؤالات زیادی روبرو می‌کند. بااین‌حال ما نباید فراموش کنیم که جهان پر است از انسان‌هایِ به‌ظاهر موفقی که هیچ‌گاه طعم کامیابی و اقناع درونی را نچشیده‌اند. به همین خاطر ضروری است که ما با شناخت عمیق از خودمان و خرده انگیزه‌هایمان دست به انتخاب بهترین استراتژی‌ها بزنیم، بدون توجه به مقصد به کار و تلاش بپردازیم و به سمت کامیابی و موفقیت حرکت کنیم.

آنچه خواندید صرفاً چکیده و خلاصه کوتاهی از کتاب اسب سیاه بود. احتمالاً حین خواندن این متن سؤالات زیادی در ذهنتان شکل گرفته. پیشنهاد من به شما این است که حتماً سعی کنید خود کتاب را بخوانید تا درک عمیق‌تری از کتاب پیدا کنید و پاسخ سؤالات احتمالی‌تان را بیابید.

 

منبع: www.bishtarazyek.com

پیام بگذارید